امیرالمؤمنین

امیرالمومنین علیه السلام و گوشت تلخی!!!

علی علیه السلام خشن و گوشت تلخ بود و هیچ کس را برای خود نگه نمی داشت.

به این نوشته امتیاز دهید

مصداق شبهه:

علیرضا پناهیان: «پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وضعیتی درست کرده بود که حتی یک رفیق نه برای خودش و نه برای امام علی علیه السلام نمانده بود. فکر نکنیم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مهربان بود، امام علی علیه السلام خشن و گوشت‌تلخ، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به‌ خاطر گوشت‌تلخی همه را از خود می‌تاراند.»![1]

پاسخ شبهه:

مقدمتاً باید از گوینده این سخن پرسید منظور او از خشونت و گوشت تلخی چیست؟ با بیان این کلام که او هیچ کس را برای خود نگه نداشت، به دنبال چه هدفی است؟! آیا امیرالمومنین علیه السلام مردی تندخو و بداخلاق بود؟! اگر انسان خشنی بود آیا با همه این رفتار را داشت؟! آیا ایشان هیچ دوست و یاوری که عاشقانه او را گرامی بدارد نداشت و همه از گرد او پراکنده بودند؟!

اولاً: اینکه شبهه‌گر مشخص کند که گوشت تلخی امیرالمومنین علیه السلام با دوستان خدا بوده، یا با دشمنانش؟ اینکه فرد مومن با ظالمین و کافرین و دشمنان خدا در بعضی اوقات سختگیر و خشن باشد دستور قرآن است:

  • (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ)(فتح/28)
    محمد [صلی الله علیه و آله وسلم] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند.

در ادامه آیه می بینیم که مومن با دیگر مومنین بر خلاف کفار مهربان است، حال شبهه کننده با کدام سند و مدرک می‌تواند استدلال کند که امیر المومنین علیه السلام با مومنین گوشت تلخ و خشن بود؟! اگر هم با ظالمان و کافران گوشت تلخی کرده که وظیفه خود را انجام داده.

ثانیاً: بر خلاف سخن بی اساس شبهه گر، آیات و روایات بیانگر چیز دیگریست.

الف-در همین آیه 28 سوره فتح خداوند می فرمایند کسانی که با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هستند با مومنین مهربان می باشند. از شبهه کننده می پرسیم آیا این آیه مصداقی بالاتر از امیرالمومنین علیه السلام دارد؟ یا شاید ان حضرت را جزو کسانی که با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هستند نمی داند؟!

ب- (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ)(آل عمران/159) به لطف رحمت الهى با آنان نرمخويى كردى، و اگر درشت‏خوى سختدل بودى بى‏شك از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند.

خداوند به صراحتاً در این آیه خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند که اخلاق و منش خوب تو باعث شده که مردم در گرد تو جمع شوند، یا در جای دیگر می فرمایند: (یا وَ ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحمةً لِلْعالَمين)(انبیاء/107) و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم. پیامبری که رحمت جهانیان است، چگونه اخلاقی دارد؟

همچنین  مگر نه اینست که خداوند در آیه 61 آل عمران، امیرالمومنین علیه السلام را نفس و جان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خطاب میکند. شبهه کننده پاسخ دهد چگونه نفس و جان پیامبر مهربانی، با مردم خشن و تند خو است؟!

ثالثا: بهترین گواه در سنجش میزان مهربانی امام و اهمیت آن در سیره امام، سخنان خود حضرت در باب مهربانی است. به نمونه هایی از آن دقت کنیم:

  • یَا نَوْفُ! اِرْحَمْ‏ تُرْحَم؛ ای نوف! مهربانی کن تا مهربانی ببینی.[2]
  • مـا مِنْ موْمِنِ وَ لا موْمِنَةٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلى رَاءْسِ یَتیمٍ تَرَحُّماً لَهُ اِلاّ كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ یَدُهُ عَلَیْها حَسَنَةً؛
    هـر مـرد و زن با ایمانى كه از دلسوزى و مهر دست نوازش بر سر یتیمى بكشد، خداوند رحمان به هر تار مویى كه از زیر دست او بگذرد برایش ثواب مى نویسد.[3]
  • إرحَم مَن دُونَكَ ، يَرحَمْكَ مَن فَوقَكَ و قِسْ سَهوَهُ بسَهوِكَ و مَعصِيَتَهُ لكَ بمعصِيَتِكَ لِرَبِّكَ و فَقرَهُ إلى رَحمَتِكَ بِفَقرِكَ إلى رَحمَةِ رَبِّكَ.
    به فرو دست خود رحم كن، تا فرادستت به تو رحم كند،و خطاى او را با خطاى خودت بسنج و نا فرمانى اش از تو را با نافرمانى خود از پروردگارت و احتياج او به ترحّم تو را به احتياجت به رحمت و بخشايش خدايت.[4]
  • عَجِبتُ لِمَن يَرجُو رَحمَةَ مَن فَوقَهُ، كيفَ لا يَرحَمُ مَن دُونَهُ؟!
    در شگفتم از كسى كه به رحم و شفقت فرا دست خود اميد دارد ، چگونه به فرو دست خود رحم نمى كند.[5]
  • أوّل العقل التّودّد.
    اوّل و سرآغاز عقل، دوستى كردن است.[6]
  • اِرحَمْ مِن أهلِكَ الصَّغيرَ و وَقِّرْ مِنهُمُ الكَبيرَ.
    با كودكان خانواده ات مهربان باش و بزرگان خانواده ات را احترام گذار.[7]
  • أقِيلُوا ذَوِي المُرُوءاتِ عَثَراتِهِم، فما يَعثُرُ مِنهُم عاثِرٌ إلاّ و يَدُ اللّه ِ بيَدِهِ يَرفَعُهُ،
    از لغزشهاى جوانمردان درگذريد ؛زيرا هرگاه يكى از آنان بلغزد، خداوند دست او را مى گيرد و بلندش مى كند.[8]
  • و إنّما يَنبَغي لِأهلِ العِصمَةِ و المَصنوعِ إلَيهِم في السلامَةِ أن يَرحَمُوا أهلَ الذُّنوبِ و المَعصيَةِ و يكونَ الشُّكرُ هُو الغالِبَ علَيهِم.
    شايسته است كه افراد پاكدامن و بهره مند از سلامت با گنهكاران و اهل معصيت  مهربان باشندو سپاسگزارى [ از خداوند]  بر جان آنان چيره باشد.[9]
  • ثَمَرهُ التَّواضُعِ المَحَبَّهُ.
    دوستى و محبّت، میوه فروتنى است.[10]
  • بِبَذلِ الرحمَةِ تُستَنزَلُ الرحمَةُ.
    با مهربانى به ديگران است كه رحمت [خدا] فرود مى آيد.[11]
  • أشعِر قَلبَكَ الرَّحمَةَ لِلرَّعِيَّةِ ، وَ المَحَبَّةَ لَهُم ، وَ اللُّطفَ بِهِم!
    براى قلب خود ، لباسى از مهربانى به مردم و لطف و رحمت بر آنان تهيه كن![12]
  • سَبَبُ الْمَحَبَّةِ البُشْرُ.
    گشاده رويى، سبب دوستى و محبّت است.[13]
  • ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةَ: الإنصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدَّةِ و الإنطِواعِ وَ الرُّجُوعُ اِلى قلبٍ سَليمٍ.
    با سه صفت محبّت و دوستى بدست مى آورى: ۱ – انصاف در معاشرت ۲ – همدردى با ديگران در خوشى و ناخوشى ۳ – برخورد با قلب پاك و سالم.[14]

شاید شبهه کننده اعتقاد دارد نعوذ بالله حضرت خود به حرفهایی که می زدند عمل نمی کنند!

رابعاً: چگونه است کسی که در آخرین لحظات عمر خویش حتی نسبت به قاتل خود نیز رئوف و مهربان است و برای او به اطرافیانش توصیه به ملاطفت می نماید، در طول زندگی نسبت به مومنین خشن و تند خو می باشد؟!

  • عن ابن يحيى: اغمِيَ عَلَيهِ ساعَةً طَويلَةً و أفاقَ وكَذلِكَ كانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وسلم يُغمى عَلَيهِ ساعَةً طَويلَةً ويُفيقُ اخرى؛ لِأَنَّهُ صلی الله علیه و آله وسلم كانَ مَسموما فَلَمّا أفاقَ ناولَهُ الحَسَنُ علیه السلام قَعباًمِن لَبَنٍ، فَشَرِبَ مِنهُ قَليلًا ثُمَّ نَحّاهُ عَن فيهِ وقالَ: احمِلوهُ إلى أسيرِكُم، ثُمَّ قالَ لِلحَسَنِ علیه السلام بِحَقّي عَلَيكَ يا بُنَيَّ إلّا ما طَيَّبتُم مَطعَمَهُ ومَشرَبَهُ، وَارفُقوا بِهِ إلى حينِ مَوتي، وتُطعِمُهُ مِمّا تَأكُلُ وتَسقيهِ مِمّا تَشرَبُ حَتّى تَكونَ أكرَمَ مِنهُ، فَعِندَ ذلِكَ حَمَلوا إلَيهِ اللَّبَنَ و أخبَروهُ بِما قالَ أميرُ المُؤمِنينَ علیه السلام في حَقِّه‏.[15]
    از لوط بن يحيى: علی علیه السلام ساعتى طولانى بى‏هوش بود و به‏هوش آمد (پيامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم نيز چنين بود، يعنى ساعتى طولانى بى‏هوش مى‏شد و دوباره به‏هوش مى‏آمد؛ چرا كه آن حضرت هم مسموم شده بود). چون به هوش آمد، امام حسن علیه السلام ظرف شيرى به وى داد. اندكى از آن نوشيد. سپس آن را از دهانش دور ساخت و فرمود: نزد اسيرتان ببريد. سپس به حسن علیه السلام فرمود: فرزندم! به حقّى كه بر تو دارم، قَسمت مى‏دهم كه آب و غذايش را خوب قرار دهيد و تا لحظه مرگ من با او مدارا كنيد. از آنچه خود مى‏خورى و مى‏نوشى به او هم بخوران و بنوشان تا برتر از او باشى. در آن هنگام شير نزد ابن ملجم بردند و آنچه را امير مؤمنان علیه السلام درباره او گفته بود، به او خبر دادند.

خامساً: این سخن که امیرالمومنین علیه السلام هیچکس را برای خود نگه نمی داشت و همه از دور او پراکنده بودند، اینقدر سخیف و کذب است، که فقط در یک کلام باید گفت شبهه کننده جاهل اگر کمی چشمان خود را باز کند، خیل شیعیان و محبین و شیفتگان و دوستان حضرتش را طی این 1400 سال در سراسر دنیا از هر نژاد و رنگ و کوچک و بزرگ می‌بیند. با اینکه  مولا و پدر مهربان خود را هرگز ندیده اند اما چه عاشقانه او را حتی از جان خویش گرامی تر میدانند و این نیست جزء ثمره عطوفت امیرالمومنین علیه السلام که  پدرانه[16] فرزندان گناهکار خویش را دوست دارد و محبت او هر روز در بین جوامع بشری رنگ های تازه به خود می‌گیرد.   

——————————————————————————–

[1] – برنامه سحرگاه ماه رمضان فروردین 1403.

[2] – الامالی، شیخ صدوق، حقيق قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة، ص278.

[3] – ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص199.

[4] – غرر الحکم، تمیمی، ناشر: دار الكتاب الإسلامي‌، ص143.

[5] – غرر الحکم، تمیمی، ناشر: دار الكتاب الإسلامي‌، ص460.

[6] – غرر الحکم، تمیمی، ناشر: دار الكتاب الإسلامي‌، ص189.

[7] – الامالی، شیخ مفید، ناشر: كنگره شيخ مفيد، ص222.

[8] – نهج البلاغه، سید رضی، حکمت20.

[9] – نهج البلاغه، سید رضی، خطبه140.

[10] – غرر الحکم، تمیمی، ناشر: دار الكتاب الإسلامي‌، ص227.

[11] – غرر الحکم، تمیمی، ناشر: دار الكتاب الإسلامي‌، ص305.

[12] – تحف العقول، ابن شبه حرانی، مؤسسة النشر الاسلامي (التابعه) لجماعة المدرسين بقم المشرفة، ص126.

[13] – غرر الحکم، تمیمی، ناشر: دار الكتاب الإسلامي‌، ص396.

[14] – احقاق الحق، تستری، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي ، ج12، ص438.

[15] – بحارالانوار، علامه مجلسی، ناشر: موسسه وفاه،  ج42، ص289.

[16] قال علی بن موسی الرض علیه السلام: الإِمامُ الأَنيسُ الرَّفيقُ ، وَالوالِدُ الشَّفيقُ ، وَالأَخُ الشَّقيقُ ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغيرِ. امام ، همدم و رفيق است و پدر مهربان ؛ و برادرِ همسان است و مادر نيكوكار به فرزند كوچكش.

دیدگاهتان را بنویسید

لطفاً اطلاعات زیر را وارد کنید.

دکمه بازگشت به بالا
سوال خود را بپرسید